- پرس پرسان
- پرسنده از بسیار کس با سوء ال از اشخاص بسیار: (پرسان پرسان بکعبه می بتوان رفت)
معنی پرس پرسان - جستجوی لغت در جدول جو
- پرس پرسان
- در حال پرسیدن، پرسان پرسان
برای مثال پرس پرسان می کشیدش تا به صدر / گفت گنجی یافتم آخر به صبر (مولوی - ۳۸)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پرسنده از بسیار کس با سوء ال از اشخاص بسیار: (پرسان پرسان بکعبه می بتوان رفت)
در حال پرسیدن، پرس پرسان